به گزارش انجمن تولید کنندگان نوشت افزار کشور به نقل از خبرنگار اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، ، با نیم نگاهی به عنوان های انتخاب شده به عنوان شعار سال در سالهای موخر، به این حقیقت پی خواهیم بُرد که در اکثریت قریب به اتفاق نامگذاریها در سالهای گذشته، اولویت نخست کشور در قالب مسئله های اقتصادی طرح شده هست.
حرکت به سمت اصلاح الگوی استفاده در سال 1388 ، همت مضاعف و کار مضاعف در سال 1389 ، جهاد اقتصادی در سال 1390 ، تولید ملی و پشتیبانی از کار و سرمایه ایرانی در سال 1391 ، حماسه سیاسی و اقتصادی در سال 1392 ، اقتصاد و فرهنگ با اراده ملی و مدیریت جهادی در سال 1393 ، اقتصاد مقاومتی،،اقدام و عمل در سال 1395 ، اقتصاد مقاومتی،تولید و اشتغال در سال 1396 و پشتیبانی از کالای ایرانی در سال 1397 ، همگی گواهی هست به صحت این امر که تقریبا در 10 سال موخر، مقام معظم رهبری، موضوعات اقتصادی را به عنوان با اهمیت ترین اولویت کشور مطرح نمودهاند.
البته طرح این مبحث به معنای عدم اهمیتِ موضوعات اقتصادی در سالهایی که بهصورت مستقیم از عنوان اقتصاد در نامگذاری شعار سال استفاده نشد، نیست و به عنوان نمونه اطلاق عبارت “دولت و ملت، همدلی و همزبانی” البته طرح این مبحث به معنای عدم اهمیتِ موضوعات اقتصادی در سالهایی که بهصورت مستقیم از عنوان اقتصاد در نامگذاری شعار سال استفاده نشد، نیست و به عنوان نمونه اطلاق عبارت “دولت و ملت، همدلی و همزبانی” در موضوعات اقتصادی نیز جاری و ساری میشد آنچنان که مقام معظم رهبری هر سال در سخنرانیها و فرمایشاتشان به تصریح و تعریف به موضوعات اقتصادی پرداختهاند و توصیههای لازم را در این مورد ایراد نمودهاند.
سالانه نیز، به موازات شعاری که معظم له برای سال بر میگزینند اقداماتی عملیاتی و اجرایی میشود و توفیقاتی نیز پیرو آن حاصل میشود، اما مطمئنا با در نظر گرفتن ظرفیتهای شگرف این مرز و بوم، میتوان به این حقیقت پی بُرد که بعضی دستگاههای ذیربط، تمام انرژی و توان خود را برای تحقق شعار سال لحاظ نکردهاند که اگر غیر از این بود، در حال حاضر، شرایط اقتصادی کشور، فاصله زیادی با وضع موجود داشت.
شرایط فِعلیِ جاری و ساری در کشور نشان میدهد، در حال حاضر، اقتصاد یکی از اساسیترین مولفههای کشور به شمار میرود و این سوژه ای هست که امروزه زیادی از اقشار و طیفهای اجتماعی، از عوام تا خواص به آن پی بُردهاند.
فراتر از آن با در نظر گرفتن این حقیقت که بیشترین، حساسترین و دقیقترین گزارشات به مقام معظم رهبری عرضه گردد، طبعا اهتمام وی بر موضوعات اقتصادی، موید واقعیتها، اقتضائات و الزاماتی هست که کشور به آن نیازمند هست و تحقق آن راهگشای زیادی موانع، نارساییها و مشکلات می باشد.
با این مقدمه، بیشتر از پیش به اهمیت شعار پشتیبانی از کالای ایرانی پی خواهیم بُرد، سوژه ای که قبل از این در قالب لزوم پشتیبانی از تولید ملی و داخلی یا سیاستهای اقتصاد مقاومتی به آن اهتمام شده و مطمئنا با حاصل شدن آن، زیادی از تهدیدات فعلی به فرصتی مخصوص و بالقوه برای کشور مبدل خواهد گردید.
برای تحقق این مبحث نیز قبل از این به کَرات در رابطه با پیش نیازهای آن مثل کوشش برای جلوگیریِ حداکثری از ورود کالای قاچاق و مهارِ واردات بیرویه، بخصوص در محصولاتی که نمونه و همانند داخلی آن وجود دارد، توسعه صادرات، فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی، برطرف موانع اکتساب و کار، همسویی و همگراییِ بین دستگاهی، مطالب و موضوعات لازم طرح شده و البته نباید این حقیقت نادیده گرفته گردد که در لابهلای این موضوعات، موضوعات بسیار تأثیرگذاری نیز وجود دارد و آنچنان شایسته و بایسته مورد توجه قرار نگرفته هست.
یکی از این مورد ها به استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته و مطالعه سیر تاریخی روند پیشرفت آنان در اقتصاد، صنعت و تولید باز میگردد.
لزوم استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته و مدرن
یکی از این مورد ها به استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته و مطالعه سِیرِ تاریخیِ رَوَند پیشرفت آنان در اقتصاد، صنعت و تولید باز میگردد.
گرچه اقتصاد غرب از حِیثِ ماهیت و ساختار، متمایز از ساختار اقتصادیِ ایران هست، اما این دلیلی بر نَفیِ، غفلت و کم توجهی به سِیر حرکتیِ جوامع توسعه یافته، برای حاصل شدن اغراض اقتصادی در حوزه تولیدی و صنعتی نبوده و نیست.
به تعبیری مُصطَلَح، قرار نیست دوباره اقدام به اختراع چرخ کنیم و در صورت الگوبرداری از روند پیشرفت کشورهایی مثل آلمان، ژاپن،کره جنوبی، ترکیه و غیره از بروز بعضی اشتباهات، امتحان و خطاها، هَدَر رفت مراجع و سرمایه و انرژی کشور جلوگیری خواهد گردید، چون که در غیر اینصورت تنها با اتکای به تَجارُبِ داخلی کشور ( که البته در ارزنده بودن آن هیچ شَک و شُبهِه ای وجود ندارد ) نمیتوان به جایگاهی که زیبنده این مرز و بوم هست دست یافت.
کوشش میشود در آیندهای نزدیک، بهصورت تفصیلی و در قالب سلسله گزارشاتی مُتَمادی، موضوعِ روشها، راهکارها و الگوی کشورهای مدرن در نائل شدن به اقتصاد، صنعت و تولیدی پویا و توانمند، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
شیفتگی بعضی ایرانیان به کالاهای بیگانه
یکی از موانع جدی در پشتیبانی از کالای ایرانی و تقویت بنیه تولید ملی و داخلی، به دلبستگی بخش قابل ملاحظه ای از جامعه به فرآورده ها و تولیدات بیگانه باز میگردد، امری که تغییر جدی آن لازمه عملیاتی شدن مجموعهای از کارهای موثر، ظریف و ملحق شده هست.
در گام نخست باید به این سئوال جواب داده گردد که به طور اساسی کالاها و فرآورده ها بیگانه از چه زمانی به بازارهای ایران راه یافتند و رمز این دلبستگی به فرآورده ها غربی چیست؟
وقتی که عاملان غربی اعم از مستشاران، سفیران و بعضی جهانگردان، پای به ایران میگذاشتند و برای پادشاهان ایرانی به رَسمِ هدیه،کالاها و محصولاتی از آنسوی آبها بهمراه میآوردند.
البته تاریخ مراودات تجاری ایران با کشورهای بیگانه به قرون بسیار دورتر باز میگردد، اما آنچه تحت عنوان کالاها و فرآورده ها غربی به معنای امروزی از آن یاد میشود به قرون موخر و بخصوص عصر قاجار باز میگردد. مقطعی که برای اولین بار ایرانیان متوجه تفاوتهایی عمیق ( از حیث صنعتی و تولیدی ) بین خود با غربیها گردیدند و رفته رفته این تفاوت به یک نوع خودباختگی در قِبال کشورهای اروپایی مُبَدَل گردید، آنجا که پوشیدن لباسها و پوشاک اروپایی و تقلید از فرهنگ آنان، وَجهِ تمایزی جدی میان مُقَلِدانِ این آداب و رسوم با عامه جامعه ایجاد میکرد و در کمال تأسف این مبحث به عاملی برایِ وجه پیروزی عدهای بر عده دیگر مبدل شده بود.
امری که در کمال تأسف امروزه بهصورتی مشهود در بعضی از طبقات اجتماعی و اشخاص و گروههای جامعه شاهد آن هستیم و گویی استفاده از واژگان غربی در جایی که همه فارسی و ایرانی می باشند و هیچ لزومی برای استفاده چنان واژگانی وجود ندارد، یا الگوبرداری از بعضی پوششها و آداب و رسوم به ملاک و معیاری برای وجود تفاوت و پیروزی مبدل میشود، پدیدهای که گاها در قالب اشرافیگری نمود و بروز پیدا میکند.
در کمال تأسف بعضی راه را به اشتباه رفتهاند و الگوبرداری غرب را تنها به مظاهر آن چکیده کردهاند و با نادیده اِنگاشتن سنتها و آداب و رسوم اصیل ایرانی، اسلامی، به الگوبرداری از مواردی مبادرت ورزیدهاند که خروجیِ آن هیچ نتیجه ای در حاصل شدن توسعه پایدار نخواهد داشت و تنها کشور را به استفاده کنندهای مطلق مبدل میکند.
پدیدهای شوم که در سالیان موخر به نِمودی از شکاف طبقاتی مبدل شده و مطمئنا تبعات منفی آن در روح، روان و اقتصاد جامعه انکارناپذیر هست و طبعا در صورت پیشه کردن چنین رفتار و رویکردی، پشتیبانی از کالای ایرانی پژوهشگر نخواهد گردید.
بعضی اعتقاد دارند، استفاده از کالای ایرانی( فارغ از دستاوردهای اقتصادی که برای کشور خواهد داشت) از حیث فرهنگی و اجتماعی نیز به عنوان مولفهای با اهمیت در مبارزه با فرهنگ اشرافیگری و خنثی نمودن آن تأثیرگذار می باشد.
چندی پیش، حسین انواری، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در صحبت با رسانهها در این مورد، گفته بود: اراده جدی مردم برای تحقق شعار سال و مبدل شدن آن به یک فرهنگ عمومی از ملزومات حاصل شدن اغراض از پیش تعیین شده در رابطه با پشتیبانی از کالای ایرانی به شمار میرود.
وی معتقد هست، با مُبَدَل شدن این شعار به یک شُعورِ جمعی، استفاده از کالای ایرانی نیز تقویت میشود و به تبع آن این رویکرد در جاری و ساری شدن سبک زندگی ایرانی-اسلامی نافذ و موثر هست.
به زعم انواری، توسعه فرهنگ استفاده و پشتیبانی از کالای ایرانی، موجباتِ پیشگیری از فرهنگ استفاده گرایی و روحیه اشرافیگری را فراهم خواهد کرد.
چه طور میتوان اعتماد عمومی به کالای ایرانی را جلب کرد؟
یکی از مولفههای بنیادی در پشتیبانی از کالای ایرانی، به جلب اعتماد عمومی نسبت به فرآورده ها بومی متمرکز میشود و باید به این حقیقت اقرار داشت؛ برای حاصل شدن این امر خطیر (تقویت تولید ملی)، ابتدا به ساکن باید حمایتها از درون شروع گردد و در صورت تحقق این اصل، مطمئنا زمینه لازم برای نفوذ و تسخیر بازارهای بیگانه بهواسطه فرآورده ها ایرانی فراهم خواهد گردید.
در رابطه با مبحث جلب اعتماد عمومی مردم نسبت به فرآورده ها ایرانی، راهکارهای زیادی وجود دارد که بالا بردن کیفی فرآورده ها، عرضه خدمات بعد از فروشِ مناسب،کاهش نرخ تمام شده از نمونههای آن به شمار میرود که قبل از این در قالب گزارشاتی تفصیلی به آن پرداخته شده هست.
در این میان، بعضی اعتقاد دارند به عکس کشیده شدن نحوه ساخت تولیدات ایرانی در جلب اعتماد عمومی نسبت به کالاهای ایرانی بسیار تأثیرگذار هست.
محمدرضا آزمند، یکی از تولید کنندگان فعال در غرب استان تهران در گفتوگو با خبرنگار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، ، با اشاره به مطلب فوق، اظهار کرد: تجربه نشان داده، برندها و محصولاتی که بهصورت واضح فرآیند تولید را در قالب تبلیغات و غیره به عکس میکِشند در جذب مشتری بسیار موفق بودهاند.
وی اضافه کرد: طبعا در شرایطی که جامعه هدف و مخاطب های یک کالا یا محصولی خاص، بهصورت واضح، ناظر بر شیوه تولید یک محصول می باشند، با رغبت و تمایل هر چه بیشتری به خرید آن مبادرت میورزند.
آزمند اظهار کرد: زیادی از عموم جامعه نسبت به نحوه تولید کالاها بی اطلاع می باشند که البته این امر طبیعی هست و نمیتوان انتظار داشت آحاد جامعه به جزئیات روند تولیدِ فرآورده ها داخلی اشراف دارا باشند و تحقق این امر لازمه هوشمندی عاملان تولید یک کالا هست و در صورت به عکس کشیده شدن این امر خطیر، مطمئنا شاهد توفیقات هر چه بیشتری در پشتیبانی از کالای ایرانی می باشیم.
وی اضافه کرد: نمونه بارز این مدعا را میتوان در تبلیغات فرآورده ها غذایی جستجو کرد که مخاطب های با رویت نحوه تولید و آلات و تجهیزاتِ داخلیِ کارخانهها، تمایل بیشتری به خرید و تهیه آن به نسبت محصولاتی که به چنین شیوه اطلاع رسانی و تبلیغاتی مبادرت نمی ورزند پیدا میکنند.
همگرایی و همسویی بین دستگاهی در پشتیبانی از تولید ایرانی
همنوایی و همسویی بین دستگاهی از دیگر ضروریات با اهمیت در پشتیبانی از کالای ایرانی به شمار میرود و این سوژه ای هست که نارسایی در آن تحقق این امر را با مشکلات و پیچیدگیهایی همراه میسازد.
متاسفانه بعضی تعارض های قانونی بین عده ای از دستگاه های مربوطه از مواردی هست که موجب فرسایش و سرخوردگی فعالین اقتصادی می گردد و این نارسایی قبل از این در بخش هایی مثل جذب سرمایه گذاری،راه اندازی یک واحد یا مرکز تولیدی و غیره دیده و شنیده شده هست.
بعضی از ین نارسایی ها و تعارض های به قوانین مُصَوَب باز میگردد و بعضی دیگر به سیاسی بازیهایی متمرکز میشود که به مَثابِه آفتی، پیکره اقتصاد کشور را درمانده و مستاصل میکند.
چندی پیش، یحیی آل اسحاق، وزیر اسبق بازرگانی در صحبت با رسانهها در این مورد، تصریح نمود: مسائل و مشکلات اقتصادی کشور با انسجام ملی و همگرایی قابل حل هست، اما حُصول این امر لازمه توجه به واقعیتهای اقتصادی هست.
وی میافزاید: باید از سیاسی بازی و سیاست زدگی در اقتصاد کشور دوری کرد و میطلبد اقتصاد کشور با شاخصهای اقتصادی آنالیز و بررسی گردد و در صورت نگاه صِرف سیاسی به مسئله های اقتصادی، حاصل شدن موفقیت با چالشهایی همراه خواهد گردید.
آل اسحاق میگوید: سیاست زدگی در اقتصاد، منتج به عارضه در همه حوزهها شده و تنها با همدلی و اتحاد فرماندهی در تمامی قوا و نگاهِ اقتصادی به مسائل و مشکلات اقتصادی، میتوان در حل و فصل نارساییهای اقتصادی موفق عمل کرد.
گزارش از ناصر رمضانی