سید مصطفی آذرکیش مدیرکل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس با اشاره به فرا رسیدن عید نوروز خاطراتی از این دوران بیان داشت:
وی گفت: در دوران کودکی دو مادر بزرگم که بسیار مهربان بودند، در یکی از روستاهای شهرستان نور زندگی میکردند.
مدیرکل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش دنبال کرد: در آن زمان ما در ایام نوروز بسیار مشتاق دیدن این دو مادر بزرگ مهربانمان بودیم؛ به به صورتی که سریعا بعد از تحویل سال نو با برادرهای و دیگر بچههای اقوام با شورو اشتیاق فراوان به سمت منزل آنان حرکت میکردیم.
وی بیان داشت: مادر بزرگ مان خانم سیدهای بود که بسیار مهربان و با محبت بود و با دیدن ما بسیار خرسند شده و به ما عیدی میداد.
مدیر کل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش افزود: مادر بزرگم همیشه داستانی با عنوان «کدو قِلقلی» را برایمان تشریح میکرد.
آذرکیش عنوان نمود: مادر بزرگمان در قالب این داستان بیان میکرد که “بچهای بود که درون یک «کدوی قِلقلی» رفته بود تا در امنیت باشد و به هر حیوانی که در مسیر خود میرسید میگفت”من کدو هستم” و به شکلی میخواست خود را از خطرهای جانی در طی مسیر تا خانه محفوظ نگه دارد.
وی در توضیح فلسفه بیان این داستان و منظور کلیدی مادر بزرگ از تکرار آن برای نوه های خود، اضافه کرد: مادر بزرگمان می خواست با نَقل این داستان به ما بفهماند که در مسیر رفتن به خانه او، خطراتی وجود دارد که باید مراقب آن باشیم تا در امنیت و آرامش بتوانیم به خانه او برسیم.
مدیرکل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش از تخم مرغهای رنگی و وجه نقد به عنوان عیدیهای ماندگار دوران کودکی یاد نمود.
انتهای پیام